انترناسیونال است نجات انسان ها

نقد های بنیادین بر ناسیونالیسم

انترناسیونال است نجات انسان ها

نقد های بنیادین بر ناسیونالیسم

برای شروع یک سوال؟

دوستان!

به نظر شما هویت یک انسان را محل تولد و ملیت و قومیت و زبان و نژاد و مذهب او تعیین می کند؟

خب من اول نظرم را بگویم و بعد با هم به بحث می نشینیم! به نظر من چون محل تولد انسان به تبع آن ملیت قومیت زبان نژاد و مذهب او در اختیار خودش نسیت یعنی اجباری بر او تحمیل گذشته و تصادفی رخ داده است. پس نمی تواند مبین هویت او باشد. در ضمن در طول تاریخ به نام این امور همواره انسان ها را در رنج درد کشیده اند و آنان را به جان هم افکنده اند. تمام جنگ ها را به نام این امور راه انداخته اند. البته در  پس آن منافع مادی و اقتصادی عده قلیلی تامین گشته است.

خب شما چه فکر می کنید؟

نظرات 7 + ارسال نظر
خوشه شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:39 ب.ظ

به نظر من هویت یه آدم جاییه که به دنیا اومده ؛ خونواده اون آدم ؛ محله ای که توش بزرگ شده ؛ مدرسه ای که توش درس خونده؛ دوستاش و همکلاسیهاش و کلا هر چیزی که در اطراف ماست و ما باهاش بزرگ شدیم و ازش تأثیر گرفتیم و روش تأثیر گذاشتیم همون هویت ماست .

[ بدون نام ] یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:42 ق.ظ http://sooski.persianblog.com

به نظر من بخشی از هویت انسان جبری است (ژنتیک، محیط رشد، اطرافیان) و بخشی از آن اکتسابی است (مذهب،‌ طرز فکر، ...)

بهروز صفری سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:55 ب.ظ http://newleft.blogfa.com/

با درود
وبلاگ مفیدی ایجاد کردید. اگر بتونم در بحثهاتون شرکت می کنم. مارکس در مانیفست می نویسد: <کارگران وطن ندارند> یه زمانی نمی شد این جمله رو صراحتا گفت. رگ غیرت بعضی از دوستان به جوش می اومد و نمی شد درستش کرد. اما امروز که بحث جانی شدن و ادغام در بازار جهانی مطرحه خود دوستان جبهه ملی و ملی مذهبی ما این بار از ما انترناسیونالیست تر شدن! ملی گرایی شون فقط برای سرکوب قومیتهاست و شعارهای ارتجاعی <کارگر افغانی آزاد باید گردد>.
به هر حال الان فرصت کافی ندارم در بحثتون شرکت کنم. برای شما و همه رفقا آرزوی موفقیت می کنم. کار بنیادین و بسیار اساسی ای را شروع کرده اید.

arman یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:15 ب.ظ

mabhas-e motehavveraneyee ro baz kardi,
hatman saram ye rize khalvat-tar shod ba ham bahs mikonim
18 mars faramoosh nashe,

مدی پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:07 ب.ظ http://redmeadee.blogspot.com

سلام
مرسی که به من لینک دادی مزدک جان.
من معتقدم خاطرات گذشته و در کل وقایع گذشته که در مغز انسان ثبت می شن بخشی از هویت انسان رو تشکیل می دهند و بیشتر هویت انسانها در قالب هایی مثل اومانیسم و برابر طلبی و میل به زندگی جمعی در انسانها وجود داره ولی محل تولد زندگی زبان هیچ بخشی از هویت یک انسان نیستند و ناسیونالیسم یکی از موارد از خود بیگانگی انسانهاست.
مهم ترین بخش هویت انسان اجتماعی بودن انسانهاست.

گرگ سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:04 ب.ظ http://vargii.mihanblog.com

سلام رفیق عزیز. با الهام از خسرو گلسرخی، یادداشتی درباره هنر نوشته ام با عنوان «هنر چه نیست!» که دوست دارم بخوانید و نقدش کنید. یاعلی

مهدی پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:52 ب.ظ http://redmeadee.blogspot.com

سلام دوباره
من از ترکیب «هویت انسان» دو برداشت دارم:
یک:هویت جمعی انسان ها یعنی دلیلی که باعث تمایز انسان از حیوانات دیگر شده است. دلیل تمایز انسان از دیگر حیوانات این است: «انسان موجودی است اجتماعی» هیچ موجود دیگری(لا اقل موجوداتی که ما می شناسیم) با اختیار به زندگی در اجتماع نمی پردازد. بقیه موجوداتی که دسته جمعی زندگی می کنند به صورت غریزی این کار را می کنند. چون انسان دذ اجتماع زندگی کرد زبان به وجود آمد خط به وجود آمد و.... یک کتابی است که یک نویسنده ی پزشک فرانسوی نوشته که مربوط به کودکی است که هنگامی که کودک بوده گم می شود و زنئگی به دور از انسان های دیگر در جنگل او را به صورت موجودی وحشی و همانند حیوان ها در آورده بود. پزشک جوان هر چه تلاش می کند نمی تواند به او زبان یاد بدهد. در حالی که این کودک فقط نه یا ده سال داشت. البته فیلم زیبایی از روی این کتاب ساخته شده به نام «پسرک وحشی». موضوع اصلی داستان دابینسون کروزوه هم همین موضوع است.
دو: هویت فردی انسان یعنی چیزی که من را از شما متمایز می کند. من دلیل این تمایز و هویت رو پیشینه های متفاوت می دونم.
ببخشید خیلی دراز شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد